خداوند موجودی را آفرید از جنس انس عزیزش داشت

با دانشی کمی کمتر از خود

او را آدم نامید

این مخلوق تا دریافت که بالقوه خداست

با خدا که دراوج اقتداراست به مقابله برمیخیزد

سرکشی می کند

خدا که اورا عزیز می دارد

برای این تمرد او کیفردرنظرمی گیرد

اورا ازدرگاه خود رانده و به زمین میفرستد

وبرای بازگشت او بهشت خود را وعده می دهد

اما آدم اظهار پشیمانی وتوبه نمی کند

پس از رانده شدن ازدرگاه خدا

زندگی آزاد را تجربه می کند

این سرپیچی آدم سرآغاززندگی انسان است

انسانی که  پیش از پیش خود را فراموش کرده

خود را از خدا دورترو دورتر میکند

 آفریدگار خودرا به فراموشی می سپارد

هرروزبیشتراز روزقبل به دانش خود می افزاید

ادعای خدایی می کند

ازیادبرده که همانند بهشت (جهنمی هم) وعده داده شده

یرای کیفرتمرد انسان بعد از وعده بهشت

همان گونه که رحمن ورحیم است

جبار نیز هست

 بداند وآگاه باشد

جاودانگی خاص خداست وانسان فانی

نوشته شده توسط hotboys

نظرات 1 + ارسال نظر
مینو پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:34 ق.ظ

سلام دوست عزیز
خسته نباشید
متن های زیبا و آموزنده ای انتخاب میکنی به خاطر این حسن سلیقه بهت تبریک میگم
موفق و پایدار باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد